مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
تو را از جنـس دریـا آفـریـدند سـراپـا نــور یـکـجـا آفـریـدنـد خدیجه، بودنت خـرج نـبی شد به کوری حسودان محشری تو ز زنـهـای جـهـان بالاتـری تو شما جان حـسن، جان حـسـینی ظهور نور حق در آستین است که بـانـویـی ز آل الله این است جـلال کـبـریـایی در نـقـاب اند تو در شعب ابیطالب چه دیدی؟ بلایی سخـت بر شانه کـشـیدی سزای کودک و پیر و جوان است به جان عـرش افـتـاده صدایت به هم زد آسمان را گریههایت اگر چه دفن تو با احترام است اگـر که طـفـل بی بـابـا نمیشد چـنـیـن با پـیـکـر او تا نمیشد سوالی کرد غساله، مریض است؟ |